آشنایی با مندائیان یا صابئین
منداییان یا صابئین و به تعبیر عامیانه صُبّی ها یکی از اقلیت های دینی کشور ایران هستند که در اهواز زندگی می کنند. آنان خود را پیروان حضرت یحیی علیه السلام می دانند. صبّی ها سپید می پوشند و سپیدهدم یکشنبهها برای غسل تعمید و نماز کنار رودخانه کارون میروند.
مقدمه
منداییان یا صابئین و به تعبیر عامیانه صُبّی ها یکی از اقلیت های دینی کشور ایران هستند که در اهواز زندگی می کنند. آنان خود را پیروان حضرت یحیی علیه السلام می دانند. صبّی ها سپید می پوشند و سپیدهدم یکشنبهها برای غسل تعمید و نماز کنار رودخانه کارون میروند.
همانگونه که آتش برای زرتشتیان مقدس است، منداییان آب را گرامی می دارند. صابئین پیروان حضرت یحیای تعمید دهنده هستند، همان پیامبر که به اعتقاد مسیحیت، حضرت عیسی علیه السلام را در رود اردن (مغطس اردن) غسل تعمید داد، از این روی آب برای آنان مقدس است.
تاریخچه
مندائیان که در ابتدا در اورشلیم ساکن بودند، اما در حدود دو هزار سال قبل، و به دلیل آزار و اذیتهایی که از سوی ساکنین اورشلیم می شدند، به سمت شرق مهاجرت کردند و در کنار رود فرات و دجله اقامت گزیدند. بر پایه کتب دینی مندائی، ایشان اصالتا ساکنین ماوراءالنهر بوده اند و جزو اولین آریاییانی بوده اند که بعدها به نقاط مختلف دنیا کوچیدهاند. یکی از اولین شهرهایی که در آن ساکن گشتند شهر «حران»، واقع در ترکیه امروز، بود و به مرور زمان در کنار رود دجله و به سمت جنوب حرکت کرده و در قسمتهای خوزستان و دیگر شهرهای نزدیک به رود کارون در جنوب غربی ایران اقامت گزیدند.
مندائیان، بعد از یهودیان، قدیمی ترین اقوام دینیای هستند که به سمت ایران آمدند و در ایران ساکن شدند. برخی منابع تاریخی بیان می کند که مندائیان در زمان بلاش اول، پادشاه اشکانی، و در میان سالهای ۵۱ تا ۸۱ میلادی، از سمت اورشلیم به سمت ایران آمدهاند. باستانشناسان سکههایی را که متعلق به قرن دوم میلادی است را از ناحیه دشت میشان خوزستان یافتهاند که نوشتهها و خط الفبای مندائیان بر روی آنها نقش بسته بوده است.
مندائیان در ایران، در قالب گروههای قومی متفاوتی بودند که در طول زمان تعداد این گروههای قومی کاهش یافته است. برخی از قبایل مندائیان در گذشته ایام عبارت بوده اند از قبایل زهرونی، خمیسی، چحیلی، مندوی، سبتی، عبادی، داراجی و جیزان.
صابئین در قرآن
از صابئین سه بار در قرآن کریم یاد شده است.
1. در آیه 62 از سوره بقره چنین آمده است:
« إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ».
« هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود».
2. در آیه 17 از سوره حج نام صابئین در ضمن اسامی ادیان دیگر با افزودن نام «مجوس» چنین ذکر شده است:
« إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ».
« البته خدا بین اهل ایمان و یهود و صابئان و نصاری و گبران و آنان که به خدا شرک آوردند محققا روز قیامت جدایی افکند (و هر کس را به جایگاه استحقاقش برد) که خدا بر (احوال و پاداش) همه موجودات عالم (بصیر و) گواه است».
3. در آیه 69 از سوره مائده:
« إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَىٰ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ».
« از مؤمنان و یهودیان و صابئین و مسیحیان، هر کس که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورده و نیکوکاری کرده باشد، نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند ».
پس میتوان گفت: از نظر قرآن، صابئین مانند یهود و نصاری اهل کتاب و دین بوده و دینشان یک دین الهی و آسمانی است و آنها هم همانند پیروان سایر ادیان آسمانی، پیامبر و شریعتی داشته اند.
این که قرآن کریم به این قوم اهمیت قایل بوده و سه بار نامشان تکرار شده است، دلیل بر این است که آنها در عصر نزول قرآن قومی مشهور و دارای جمعیت زیادی بودهاند و گرنه قرآن اعتنایی به آنها نمیکرد و در ردیف ادیان بزرگ یهود و نصاری نمیشمرد.
صابئین ظاهرا شعبه ای از نصاری (مسیحیت) و قومی یکتاپرست و «اهل کتاب» هستند که به صورت گمنام در خوزستان زندگی میکنند. غالب مراسم این قوم با تعمید در آب جاری همراه است. در گذشته، یهودیان، پس از جنگ و خونریزیهای زیاد، این قوم را از سمت نواحی رود اردن راندند و در دورهٔ اشکانی به علت آزادی دینی وارد ایران شدند.
نظر دین شناسان درباره صابئین
دین شناسان قدیم نسبت به اعتقادات آنان اختلافات نظر دارند. گروهی می گویند: صابئین قومی هستند که ملائکه را عبادت میکنند و به سوی قبله نماز میگزارند و زبور میخوانند. گروهی معتقدند: صابئین قومی بین مجوس و یهود و یا قومی بین یهود و نصاری هستند و دین خاصی ندارند. برخی معتقدند آنان ستاره پرست هستند و ستارگان تدبیرکنندگان عالم می دانند.
مندائیان در ایران
مندائیان در طول تاریخ ایران، همواره گروهی آرام و بدون فعالیت سیاسی بودهاند. محافظهکاری ایشان عمدتا سبب شده است که به ایشان آسیب اجتماعی جدیای وارد نشود. تنها در دوران امیرکبیر بود که به دلیل آشوبهایی که در شهر شوشتر واقع شد، به بیش از هشتاد درصد ایشان به اجبار به اسلام روی آوردند.
دکتر مسعود فروزنده، نویسنده کتاب «ایران سرزمین صلح ادیان» در کتابش درباره منداییان چنین مینویسد: « صابئین اگرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی جزو چهار دین پذیرفته شده نیست اما بنا به فتوای رهبری آنها برای برگزاری آیین خود آزادند. حجت الاسلام یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور وقت ایران در امور اقوام در این زمینه می گوید: «با توجه به فتوای راهگشای مقام معظم رهبری در اهل کتاب بودن دین صابئین و حقانیت این دین کهن و یکتاپرست و افزودن نظر فقهای دیگر، می توان آن را به عنوان یک ماده الحاقی به ادیان رسمی دیگر ملحق کرد».
مندائیان در دوران جنگ ایران و عراق نیز به جبهه رفتند و پنج نفر از ایشان در جنگ کشته شدند. نامهای ایشان «ناجی زهرونی»، «یاسین زهرونی»، «ناعم بهمنی»، «امین جیزان» و «منصور عبادهاهوازی» است.
عقاید مندائیان
پیروان صابئین یا مندائی معتقدند که کلمه صائبی آرامی است و ریشهای سه حرفی دارد شامل /ص.ب.ی/ و معنای آن مترادف تعمید یافته است. این کلمه ریشهای نزدیک در زبان عبری دارد که آن هم به معنای مستغرقشدن در آب است. مندائیان معتقدند که ایشان پیروان یکی از قدیمی ترین ادیان جهان هستند. مندائیان یا صابئین قومی هستند که پیرو «یحیی تعمید دهنده» هستند. یحیی دقیقا پیش از مسیح به دنیا آمد و مشهور است که مسیح را در آب غسل داده است.
او در نظر مندائیان، پیامبری از جانب خداوند بود. یحیی در کنار رود اردن مردم را غسل تعمید میداده است که نمادی بوده است از پاکشدن و شایسته شناسایی موعود شدن. یحیی به آمدن موعودی بشارت می داد که در نظر مسیحیان این موعود همان عیسی مسیح است اما مندائیان معتقد نیستند که مسیح همان موعود است.
بشاراتی که یحیی برای آمدن موعود و آماده کردن مردم برای چنین ظهوری می کرد، سبب مخالفت کاهنان یهود شد و آنان را تبدیل به مخالفان یحیی کرد. یحیی همچنین به دلیل اختلاف نظری که بر اجرای شریعت یهود با پادشاه داشت، به زندان افتاد. مسیحیان روایت میکنند که یحیی در زندان به مسیح ایمان آورده است و مسیحی گشته است اما مندائیان چنین اعتقادی را رد میکنند که یحیی زندانی و دستگیر شده؛ ایشان معتقدند که یحیی تعمید دهنده به مرگ طبیعی درگذشته است و تا پایان عمر مندایی بود. ایشان، هر چند خود را پیرو «یحیی تعمید دهنده» میدانند، اما حتی ریشه آئین خود را به قبل تر از یحیی، یعنی به زمان حضرت نوح برمیگردانند.
ایشان با در نظر گرفتن یحیی تعمید دهنده به ۵ پیامبر باور دارند:
آدم: که طبق تقویم مندائی از تولد آدم تا سال ۱۴۰۰ شمسی، ۴۴۵۳۹۱ سال مندائی سپری شده است. آدم و حوا در نظر ایشان یکی از خانوادههای مقدساند.
شیتل / شیث: فرزند «آدم» که در ادبیات اسلامی به شبیث نیز معروف است.
نوح: نوح و همسرش، نوریثا، در نگاه ایشان یک خانواده مقدس بودهاند.
سام: فرزند نوح است و به همراه همسرش، نوریثا، یکی از خانوادههای مقدس بودهاند.
یحیی تعمید دهنده: در باور مندائیان، یحیی فرزند فردی نیست و او توسط فرشتگان به زمین آورده شده است. یحیی آخرین پیامبر مندائیان است که به همراه همسرش، انهر، خانوادهای مقدس هستند.
کتب مقدس مندائیان
مندائیان چندین کتاب مقدس دارند. این کتب عمدتا به زبان آرامی شرقی، که زبان اصلی مندائیان است، نوشته شده است. برخی از این کتابها عبارتند از «گنزا ربا» (Ginzā Rbā)، «ادراشی اد یحیی» (Drasha d Yahya)، «قلوستا» (Qolusta)، «اسفر ملواشی» (Sfar Malwasha) و کتاب «انیانی» (inyani).
گنزا ربا:
مهمترین کتاب مذهبی مندائیان، «کنزا ربا» یا «کنزه ربه» است که به معنای گنج عظیم است که شامل ۱۸ قسمت، ۶۲ سرفصل است. این کتاب دارای دو قسمت عمده، به نامهای «کنز یمین» و «کنز یسار» می شود که از یک سو به زندگی در این دنیا و مفاهیمی همچون آفرینش و خلقت می پردازد و از سویی دیگر به مسائل غیرمادی همچون روح انسان، دعا و قلمرو روشنائی (نور) و … می پردازد. مندائیان بر این باور هستند که این کتاب، نخستین کلام خداست که پس از خلقت جهان، توسط یکی از فرشتگان به انسانها رسیده است و سینه به سینه حفظ شده است تا اینکه در این کتاب مرقوم گشته است.
ادراشی اد یهیا:
نام کتاب مقدس مندائیان که منسوب به یحیی است «ادراشی اد یحیی» یا «دراشا ادیحیی» است که به معنای تعالیم یحیی است. این کتاب به زبان آرامی است و مشابهتهای ادبی و مفهومی با متون انجیل دارد. این کتاب حاوی بخشهایی است که به پایان زندگی یحیی و اتفاقات پس از آن نیز میپردازد و از این رو ظاهرا بعدها به متن اصلی اضافه شدهاند.
انیانی:
این کتاب نیز به زبان مندائی نوشته شده است و در برگیرنده احکام مربوط به دعا، نمازهای روزانه و همچنین نیایشهای مندائیان است.
قلستا: این کتاب که به زبان مندائی است، دربرگیرنده برخی از احکام در زمینههای مختلف از جمله احکام مربوط به عقد و ازدواج است.
سیدرا اد مصوتا: این کتاب شامل توضیحاتی در رابطه با قوانین تعمید است. به دلیل کانونی بودن این حکم در باور مندائیان، این کتاب حائز اهمیت والایی است.
سیدرا اد نشماثا:
این کتاب در رابطه با برخی از باورهای مندائیان همچون نوع نگاه ایشان به روح و روان است.
اسفر ملواشی:
این کتاب که به زبان مندائی نوشته شده است به موضوعات مربوط به نجوم و همچنین تقویم مندائیان مربوط است. این کتاب همچنین حاوی نامهای دینی مندائیان نیز هست.
جمعیت و پراکندگی
مندائی بودن به صورتی نژادی و خونی است و افراد امکان ورود به جامعه و آیین مندائی را ندارند. بنابراین هرگونه تبلیغ و عضوگیریای نیز در آیین مندائی وجود ندارد. البته اگر افراد بخواهند از آیین مندائی بیرون بیایند این امکان برایشان وجود دارد.
جمعیت مندائیان در حدود ۵۰ تا ۷۵ هزار نفر در سراسر دنیا تخمین زده میشود که بیشتر ایشان ابتدا در کشور عراق و سپس ایران هستند. جمعیت تقریبی ایشان در عراق در حدود ۷۰ هزار نفر برآورد شده است که در حدود سه تا چهار برابر جمعیت مندائیان ایران است. طبق اظهارات مندائیان، جمعیت ایشان در ایران در ابتدای انقلاب، در حدود ۲۴ هزار نفر برآورد می شده است اما در سالهای اخیر در ایران به حدود ۲۰ هزار نفر رسیده است که بیشترین تراکم را در استان خوزستان دارند. تعداد مندائیان در خوزستان ایران، که بیشترین تراکم را در این استان دارند، در حدود ۷ تا ۲۰ هزار نفر برآورد شده است. مندائیان در شهرهای اهواز، آبادان، خرمشهر، سربندر، ماهشهر، سوسنگرد، بستان، هویزه، دزفول و شوشتر و عده کمتری هم در دیگر شهرها و استانهای ایران مثل اصفهان، تهران، شیراز، کرج، یزد و … ساکن هستند.
امروزه مندائیان در شهرهای این قسمتهای ایران و عراق همچون بغداد، بصره، خرمشهر و شوشتر زندگی می کنند. یکی از علتهایی که مندائیان همواره در شهرها و روستاهای نزدیک به آب بوده اند، امکان برگزاری مراسم تعمید ایشان، که در آب روان باید برگزار شود، بوده است. در خوزستان، ایشان در بین عوام به «صبحی» یا «صبی» شناخته می شوند که تحریفی از واژه صابئی است.
وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۲۰۰۲، مندائیان را به رسمیت شناخت و از این رو در سالهای بعد از ۲۰۰۳، بسیاری از مندائیان از شهروندان ایران، عراق و سوریه به آمریکا، جمعیتی کوچک از مندائیان در آمریکا نیز ساکن است. نزدیک به ۵۰ خانواده مندائی در ایالت ویرجینیای آمریکا ساکن هستند. مندائیان همچنین به کشورهایی نظیر استرالیا، سوئد، دانمارک، هلند مهاجرت کردهاند.
از نظر شغلی، بیشترین جمعیت مندائیان به میناسازی، طلاکاری، زرگری و نقرهکاری مشغول هستند. در طی صد و پنجاه سال گذشته برخی دیگر از مندائیان در حرفههایی همچون کشتی سازی، قایق سازی، ماهیگیری و زراعت نیز بودهاند.
زبان
مندائیان دارای زبان خاص خود هستند که به صورتی شفاهی و سینه به سینه به نسل بعد منتقل میشود. زبان مندائی از انشعابات زبان آرامی است. خط مندائی نیز ترکیبی از خط عبری و مانوی است. این زبان همچون دیگر زبانهای سامی از راست به چپ نوشته میشود.
حروف الفبای مندائی از ۲۲ حرف اصلی و یک حرف ربط تشکیل شده است و یک حرف ربط نیز دارند. در باور مندائیان، هر یک از حروف الفبای مندائی دارای معانی عمیقی هستند که «نیرویی از زندگی و نور» در آن وجود دارد. برای مثال ایشان به حرف «آ» به عنوان کمال و منشاء و همچنین آغاز و پایان هر چیز نگاه می کنند؛ حرف «ه» به عنوان چشم خداوند در نظر گرفته میشود؛ «با» درخت زندگی است؛ «شا» نشان از خورشید دارد. در باور مندائیان، یحیی تعمید دهنده این حروف را در سن هفت سالگی از فرشتهای به نام «أنش اثرا» فراگرفت.